بدهم.(لازم بود که انعام را ترک کنم، بنابراین من یکی را رها کردم).
صفحه ۱۱۹بهتر است.همچنین بهتر است بگوییم که بهترین کار در یک موقعیت خاص چیست. تو مریضی. بهتر است دکتر را ببینی، نه بهتر است دکتر را ببینی. بهتره این اتاق رو مرتب کنمبهتر از این است که بهتر باشد یا بهتر باشد، هرچند که به اندازه کافی قوی نیست.بهتر است اوضاع را مرتب کنم، چون بهترین کاری است که باید کرد.منفی است نه.. زود باش بهتره وقت تلف نکنیم.یادداشتبا این تفاوت که ما در حالت عادی بهتر از یک سوال مستقیم از یک سوال مستقیم استفاده میکنیم. فکر میکنی بهتر باشه به دکتر زنگ بزنم؟... قرار بود کهما باید انتظار داشته باشیم که مردم انتظار چه چیزی را داشته باشند چون این روش عادی انجام کارها یا به این دلیل است که دستور داده شدهاست یا مرتب شدهاست.، وقتی که پول رو پرداخت کردین. باید receipt رو تحویل بدین اوه، فهمیدماین غذا قراره خنک بشه؟. آره، بذارش تو یخچالاین ژاکت باید تمیز باشه ولی کثیف به نظر میاد تو قرار نبود راز منو بگی اوه، ببخشیدما همچنین میتوانیم از آن برای آنچه که مردم میگویند، استفاده کنیم.. خیلی شکر قراره برات بد باشه۹۴ اجازه: ممکن است، ممکن است، ممکن است و مجاز باشد که۱ ارائه و امتناع از اجازهما میتوانیم از آن استفاده کنیم یا اجازه بدهیم. ماه می رسمی است و عمدتاً به نویسندگی استفاده میشود.اگر دوست داری، میتوانی از موبایل من استفاده کنی. هر کسی میتواند به باشگاه بپیوندد. هر فرد در طول ۱۸ سال میتواند درخواست پیوستن به این باشگاه را داشته باشد.ما از اشکال منفی نمیتوانیم / نمیتوانیم و اجازه امتناع از اجازه را نداریم.متاسفانه شما نمیتوانید همین جا قدم بزنید.مشتریان نمیتوانند غذای خود را به این کافه بیاورند.یادداشتدر اینجا راههای دیگری برای رد کردن مجوز وجود دارد.توریستها نباید از کشور پول بگیرند. * ۹۲ (۴ c) سیگار کشیدن ممنوع است / در محوطه مدرسه مجاز نیست.نه پیکنیک. (به طور عمده نوشته شده)۲ درخواست اجازهما میتوانیم از آن استفاده کنیم، میتوانیم و یا میتوانیم اجازه بگیریم.چترم را هم ببرم؟ البته که می تونی.میتونم این ماشینحساب رو قرض بگیرم، لطفا؟. خب، در واقع بهش نیاز دارممی تونیم بیاییم تو؟ البته.
[۱۲] صفحه ۱۲۰در اینجا ممکن است امکان دور کردن وجود داشته باشد، و به همین ترتیب، این امکان کمتر و tentative است. ماه می نسبتاً رسمی است.یادداشتما همچنین میتوانیم از این اجازه استفاده کنیم، اما هم رسمی و هم ازمایشی است.میخواستم واسه بعد از ظهر ماشینت رو قرض بگیرم۳ صحبت درباره مجوزگاهی اوقات در مورد اجازه صحبت میکنیم که آن را رها نمیکنیم و یا درخواست آن را میکنیم. برای انجام این کار، میتوانیم از آن به آینده یا آینده اشاره کنیم و میتواند به گذشته اشاره کنیم.. میتونم تا دیروقت بیدار بمونم پدر و مادرم ناراحت نمی شن.این خطهای زرد به این معنی هستند که شما نمیتونید اینجا پارک کنیددر یک زمان هرکسی میتوانست برود و در آمریکا زندگی کند.ما نمیتوانیم از این جا استفاده کنیم چون ما اجازه نمیدهیم و یا اجازه سوال کردن را نمیدهیم. ممکن است دیر بیدار بمانم.همچنین میتوانیم از آن استفاده کنیم.من اجازه دارم تا هر وقت که دلم خواست بیدار بمانم.آیا تینا به او اجازه داده بود که زودتر کارش را ترک کند؟شما اجازه ندارید عکس بگیرید.مجاز باشید به این معنی باشد که اجازه به گوینده و یا فردی که با آن صحبت میشود بستگی ندارد. این دو جمله را با هم مقایسه کنید.میشود زودتر حرکت کنیم، لطفا؟ (= آیا شما اجازه این کار را میدهید؟)آیا ما اجازه داریم که زودتر حرکت کنیم؟ (= آیا مجاز است؟ قانون چیست؟)ما به طور کامل مجاز به (نه میتوانیم یا میتوانیم) در the و the باشیم.روزنامهها مجاز به گزارش آنچه در جریان است مجاز نبوده اند. انتظار نداشتم به اطراف کارخانه نگاه کنم.در گذشته، ما اختلاف بین اجازه عمومی و اجازه را ایجاد کردیم که منجر به یک اقدام شد. برای اجازه عمومی ما میتوانیم از آن استفاده کنیم یا مجاز به آن باشیم.سالها پیش، بازدید کنندگان از استون Stonehenge میتوانستند بروند و اجازه داشتند که به سنگها نزدیک شوند.برای عملی که فرد با اجازه انجام داد، ما از آن استفاده کردیم / به آنها اجازه داده شد.به پنج نفر از دانش آموزان اجازه داده شد تا به سمت سنگها بروند.۹۵ اطمینان: اراده، باید و نمیتواندما میتوانیم از این افعال استفاده کنیم تا بگوییم که چیزی قطعاً درست یا نادرست است.کسی دم در به صدا در میآورد. این شیرفروش خواهد بود.ساعت چهار صبح بیدار شدی!. خب، تو باید خسته باشیاین کتاب را نمیتوان به عنوان کتاب درسی خواند. او فیزیک را انجام نمیدهد.ویل پیشبینی میکند. این به این معنی است که چیزی قطعاً درست است، اگرچه ما نمیتوانیم ببینیم که این درست است. باید به این معنی باشد که گوینده چیزی را لزوماً و منطقی میبیند. نمیتواند به این معنا باشد که گوینده آن را به طور منطقی برای چیزی